مادرم دو سال پیش فوت کرد و هرگز از ترک کردن پدرم را فراموش نکرد. دو خواهر و برادر دیگرم زمانی به اندازه من غمگین بودند، اما از آن گذشته‌اند.مادرم دو سال پیش فوت کرد و هرگز از ترک کردن پدرم را فراموش نکرد. دو خواهر و برادر دیگرم زمانی به اندازه من غمگین بودند، اما از آن گذشته‌اند.

[دو شاخه‌ای] تلاش برای بهبودی از افسردگی تعطیلات

2025/12/21 14:57

بخش زندگی و سبک رپلر، ستونی مشاوره‌ای توسط زوج جرمی بائر و روانشناس بالینی دکتر مارگاریتا هولمز اداره می‌شود.

جرمی دارای مدرک کارشناسی ارشد حقوق از دانشگاه آکسفورد است. او بانکداری با 37 سال سابقه است که در سه قاره کار کرده و در 10 سال گذشته با دکتر هولمز به عنوان همکار سخنران و گاهی اوقات به عنوان هم‌درمانگر، به ویژه با مراجعانی که نگرانی‌های مالی آنها به زندگی روزمره‌شان نفوذ می‌کند، آموزش دیده است.

آنها با هم دو کتاب نوشته‌اند: مثلث‌های عشق: درک ذهنیت معشوقه مردانه و عشق وارداتی: روابط فیلیپینی-خارجی.


دکتر هولمز و آقای بائر عزیز:

پدرم مادرم را در شب سال نو 37 سال پیش ترک کرد. انگار دنیا از آن زمان برای همه ما متوقف شد. بیشتر برای مادرم و من، اگرچه دو خواهر و برادر دیگرم سال‌ها طول کشید تا در طول تعطیلات غمگین نباشند.  

همه احساس می‌کردیم که همه به ما دلسوزی می‌کنند. به مادرم دلسوزی می‌کردند که نتوانست مردی را حفظ کند علیرغم اینکه قانوناً با او ازدواج کرده بود. به ما دلسوزی می‌کردند که بدون پدری برای محافظتمان بزرگ شدیم. وحشتناک بود. من از نگاه‌های دلسوزانه‌شان متنفر بودم. هنوز هم خیره شدن مردم و پیام‌های بی‌صدای آنها به یکدیگر برایم بسیار آزاردهنده است.

مادرم دو سال پیش درگذشت و هرگز از ترک کردن پدرم عبور نکرد. دو خواهر و برادر دیگرم قبلاً به اندازه من غمگین بودند، اما از آن عبور کرده‌اند. آنها اکنون هر دو ازدواج کرده‌اند و خانواده‌های خودشان را دارند.   

باید بخوانید

حمایت از عزیز سوگوار در تعطیلات: نکات عملی از یک روانشناس بالینی

پس فقط من الان هستم. من و مادرم با هم زندگی می‌کردیم. حالا خیلی احساس تنهایی می‌کنم. هر خواهر و برادر مرا به جشن کریسمس خودشان دعوت می‌کند، یکی در شب کریسمس، دیگری در روز کریسمس. وقتی سال نو نزدیک می‌شود، همان چیز است. 

یک بار، سال‌ها پیش، سعی کردم بروم، اما خیلی دردناک بود. فکر کردم دیدن اولین خواهرزاده‌ام در اولین (و تنها) کریسمسی که رفتم، همه چیز را آسان‌تر می‌کند. اما نکرد. احمق خودم را احساس کردم که فکر می‌کردم غم می‌تواند به این سادگی، به این سرعت برطرف شود.

 وقتی سرودهای کریسمس را در مراکز خرید، رستوران‌ها، کافی‌شاپ‌ها می‌شنوم، احساس می‌کنم می‌خواهم فرار کنم. در واقع، یک بار از یک مرکز خرید بیرون دویدم، آنقدر دردناک بود.   

اگر خواهر و برادرهایم می‌توانند از آن عبور کنند، چرا من نمی‌توانم؟ 

لطفاً کمک کنید،

جان


جان عزیز،

تقریباً به نظر می‌رسد که دنیای شما 37 سال پیش متوقف شد و از آن زمان به نیمی از زندگی تن داده‌اید. درست مانند مادرتان که هرگز پیش نرفت، شما هم همینطور. هنوز هم تحت تأثیر فرار پدرتان هستید و ارتباط آن با کریسمس هر شادی که دیگران در این زمان از سال تجربه می‌کنند را تیره می‌کند.

با این حال، خواهر و برادرهای شما مسیر متفاوتی را دنبال کرده‌اند و به ظاهر شکوفا هستند (حداقل در مقایسه)، علیرغم داشتن همان تربیت. آیا این شاید مرهون دور زندگی کردن از مادرتان و/یا داشتن حمایت همسر و فرزندان است؟

شما می‌پرسید چگونه پیش بروید. درمان قطعاً به شما کمک می‌کند تا هم با بیزاری‌تان از کریسمس و هم اختلال خانوادگی که هنوز به شدت بر شما سنگینی می‌کند، مقابله کنید. علاوه بر این، شکی وجود دارد که ممکن است از افسردگی رنج می‌برید که باید مورد بررسی قرار گیرد.

اینترنت منبعی برای کمک به مبارزه با هم غم کریسمس و هم افسردگی است. می‌توانید مطالعات متعددی را که در این موقعیت‌ها حمایت ارائه می‌دهند، بررسی کنید.

ادبیات در مورد افسردگی حتی گسترده‌تر است. مطالعات همچنین نشان می‌دهند که ترکیبی از ورزش، رژیم غذایی، اجتماعی شدن و غیره می‌تواند نه تنها برای مقابله با افسردگی بلکه برای سلامت کلی و افزایش طول عمر بسیار مفید باشد. 

در نهایت، از آنجایی که خواهر و برادرهای شما موفق به پیش رفتن شده‌اند، شاید نه تنها وقت گذراندن با آنها بلکه آزمایش و امتحان تکنیک‌های مقابله‌ای که برای آنها کارساز بوده، کمک کند.

امیدوارم یک یا چند مورد از موارد فوق مفید واقع شود.

بهترین‌ها،

JAFBaer


جان عزیز:

بسیار متشکرم از نامه‌تان. آقای بائر درمان را به عنوان راهی ممکن برای مقابله با چیزی که آشکارا افسردگی است پیشنهاد کرد و من 100% با او موافقم که درمان برای شما بسیار مفید خواهد بود. 

ممکن است درمان شما کمی زمان ببرد، با توجه به اینکه به نظر می‌رسد افسردگی شما زمانی شروع شده که پدرتان 37 سال پیش مادرتان را ترک کرد.  

با این حال، ممکن است تنها یک یا دو جلسه CBT (درمان شناختی رفتاری) برای کاهش همان افسردگی کافی باشد، به ویژه اگر بر اساس باورهای اشتباه باشد که CBT برای بررسی و کمک به تخریب آنها شناخته شده است.

اجازه دهید مثالی بزنم که چرا ممکن است زمان بسیار کوتاه‌تری نسبت به آنچه شما و اکثر مردم پیش‌بینی می‌کنند، طول بکشد.  

در حالی که افسردگی شما به نظر می‌رسد مداوم‌تر و پیچیده‌تر از یک "افسردگی سالگرد" صرف است، ممکن است این سالگردی که افسردگی‌های عمده مادر و شما را تحریک کرد با درک اینکه این همه چیز در مورد چیست، تسکین یابد.

شما قبلاً آسیب اصلی را که باعث افسردگی خانوادگی شد که همه شما تجربه کردید، متوجه شده‌اید - ترک کردن مادرتان توسط پدرتان در فصل تعطیلات.

در این معنا، نشانه‌هایی که معمولاً برای دیگران شادی می‌آورند - مثلاً تزئینات و سرودهای کریسمس در تقریباً هر جایی که می‌روید - نشانه‌های مرتبط با آسیب برای شما هستند و حتی می‌توانند تقویت شوند زیرا انتظار می‌روند و بنابراین اضطراب، حتی ترس، خیلی قبل از واقعیت را به همراه می‌آورند.  

وقتی کسی افسرده است، تمایل دارد خود را شدیدتر قضاوت کند و این واقعیت که افسردگی شما اینقدر طولانی بوده، به ویژه در مقایسه با خواهر و برادرهایتان که به نظر می‌رسد بر آن غلبه کرده‌اند، می‌تواند وضعیت شما را بدتر کند و سؤالاتی مانند: "چه جهنمی با من مشکل دارد؟!!؟" یا "چه چیزی با من اشتباه است که خواهر و برادر از مال خودشان عبور کرده‌اند و من هنوز نتوانسته‌ام؟" را تحریک می‌کند.

احساس فوق از شرم یا خشم احتمالی در مورد اینکه اکنون تنها کسی هستید که از افسردگی‌تان "درمان" نشده‌اید، ما را به نکته دیگری می‌رساند.

اوو نگ آپالا! (خدای من، وقتی به آن فکر می‌کنم، کاملاً درست می‌گویید!) چرا شما تنها کسی هستید که بر این غلبه نکرده است؟

این زمان خوبی است که به یاد بیاوریم آسیب واقعیت عینی آنچه واقعاً اتفاق افتاده نیست (ترک کردن مادرتان توسط پدرتان، خانواده‌تان که اکنون "شکسته" است)؛ آسیب چیزی است که برای شما اتفاق می‌افتد. در این معنا، آسیب ذهنی است، از طریق شرایط شخصی شما مانند سن وقتی اتفاق افتاد (و بنابراین چقدر تأثیرپذیر بودید)، مزاج، جنسیت و غیره فیلتر شده است. 

آیا شما مورد علاقه مادرتان بودید به طوری که ناخودآگاه احساس کرده‌اید که برای حمایت واقعی از مادرتان، باید درد واقعی و بی‌پایان او را به عهده بگیرید؟ 

این واقعیت که تمام این سال‌ها با او زندگی کرده‌اید ممکن است این نیاز به حمایت از او را تا آنجا که می‌توانستید تشدید کرده باشد.

جان عزیز، مرا ببخش. ممکن است ناگهان احساس کنید که با تمام این دلایل برای افسردگی‌تان بمباران شده‌اید. و هیچ یک از آنها ممکن است منطقی نباشد!! اما باز هم، ممکن است باشند و این یکی از دلایلی است که درمان می‌تواند به شما کمک زیادی کند.

با خطر اینکه مایابنگ (به طرز نامتعارف مغرور) به نظر برسم، احساس می‌کنم که به جای اینکه صرفاً تحت تأثیر تعطیلات قرار بگیرید، به ما نوشتید. گذاشتن قلم روی کاغذ و تلاش برای درک تمام آنچه در تمام این سال‌ها اتفاق افتاده می‌تواند اولین گام معنادار برای رویارویی با مشکلاتتان باشد. 

در واقع، امیدوارم که این به تنهایی تشویقی برای "تعطیلات شاد" باشد، یا شاید، واقع‌بینانه‌تر، "کریسمس نه به اندازه 37 سال گذشته غم‌انگیز". مابوهای کا، جان عزیز، و اگر می‌توانید، شاید امسال به خواهر و برادرهایتان فرصتی بدهید تا به سبک کردن روحیه‌تان کمک کنند؟ 

بهترین‌ها به یک "رنج‌کشیده" همراه در طول تعطیلات،

MG Holmes

– Rappler.com

فرصت‌ های بازار
لوگو MY
MY قیمت لحظه ای(MY)
$0,1107
$0,1107$0,1107
-%2,80
USD
نمودار قیمت لحظه ای MY (MY)
سلب مسئولیت: مطالب بازنشرشده در این وب‌ سایت از منابع عمومی گردآوری شده‌ اند و صرفاً به‌ منظور اطلاع‌ رسانی ارائه می‌ شوند. این مطالب لزوماً بازتاب‌ دهنده دیدگاه‌ ها یا مواضع MEXC نیستند. کلیه حقوق مادی و معنوی آثار متعلق به نویسندگان اصلی است. در صورت مشاهده هرگونه محتوای ناقض حقوق اشخاص ثالث، لطفاً از طریق آدرس ایمیل service@support.mexc.com با ما تماس بگیرید تا مورد بررسی و حذف قرار گیرد.MEXC هیچ‌ گونه تضمینی نسبت به دقت، جامعیت یا به‌ روزبودن اطلاعات ارائه‌ شده ندارد و مسئولیتی در قبال هرگونه اقدام یا تصمیم‌ گیری مبتنی بر این اطلاعات نمی‌ پذیرد. همچنین، محتوای منتشرشده نباید به‌عنوان توصیه مالی، حقوقی یا حرفه‌ ای تلقی شود و به منزله پیشنهاد یا تأیید رسمی از سوی MEXC نیست.