اگر به اندازه کافی در مدیریت محصول کار کنید، متوجه چیزی ناراحتکننده میشوید. بزرگترین مانع برای عرضه محصولات عالی، ظرفیت مهندسی نیست. عدم هماهنگی بین ذینفعان است. مدیران محصول ساعتهای بیشماری را در جلسات بحث درباره نظرات، بازنگری تصمیمات، روشنسازی زمینه و رفع حلقههای ارتباطی شکسته میگذرانند.
\ عدم هماهنگی مالیات نامرئی بر هر سازمان فناوری است؛ پیشرفت را کند میکند، اعتماد به نقشه راه را تضعیف میکند و تیمها را فرسوده میکند. اما خبر خوب این است که هماهنگی ذینفعان مهارتی است که تیمهای مدیریت محصول میتوانند آن را بهبود بخشند. این مقاله ۱۰ تاکتیک عملی مورد استفاده توسط سازمانهای محصول با عملکرد بالا را برای کاهش عدم هماهنگی و تسریع اجرا مشخص میکند.
عدم هماهنگی زمانی شروع میشود که هر بخش با نسخه خود از واقعیت کار میکند. یک مکان متمرکز و همیشه بهروز برای موارد زیر ایجاد کنید:
\ ابزارهایی که باید در نظر گرفت شامل Notion، Confluence، Productboard و Aha میشوند.
\ چرا کار میکند: وقتی همه به یک منبع مراجعه میکنند، بحثها از "من فکر میکردم X" به "SSOT میگوید Y" تغییر میکند.
بیشتر تعارضات از مالکیت نامشخص ناشی میشود. چه کسی تصمیم میگیرد؟ چه کسی مشارکت میکند؟ چه کسی فقط مطلع میشود؟
\ از DACI در هر جریان کاری اصلی استفاده کنید:
\ DACI را مستقیماً به PRDها و نقشههای راه اضافه کنید.
\ نتیجه: ذینفعان دیگر درباره اینکه چه کسی تصمیم میگیرد بحث نمیکنند و شروع به تمرکز بر آنچه مهم است میکنند.
تیمها ناهماهنگ میشوند زیرا بدون اینکه متوجه شوند، مشکلات متفاوتی را حل میکنند.
\ هر پروژه را با موارد زیر شروع کنید:
\ از چارچوبهایی مانند JTBD، "۵ چرا" یا نقشهبرداری سفر کاربر استفاده کنید. وقتی همه با مشکل موافق باشند، هماهنگی در مورد راهحلها بسیار آسانتر میشود.
بسیاری از مدیران محصول فقط پس از تصمیمگیری درباره جهت، مهندسی و طراحی را درگیر میکنند. در عوض، در طول اکتشاف با هم کار کنید. امکانپذیری را از ابتدا تأیید کنید و هرگونه محدودیت فنی را زود شناسایی کنید. با استراتژی آزمایش خود هماهنگ شوید. چرا این کار میکند: از لحظه ناامیدکننده "ما نمیتوانیم این را بسازیم" پس از هفتهها برنامهریزی جلوگیری میکند.
این فقط یک جلسه وضعیت نیست؛ یک آیین هماهنگی است.
\ بحث کنید:
\ نتیجه: بدون غافلگیری، بدون مخالفت خاموش و بدون تغییرات آخرین لحظه از سوی رهبری.
ذینفعان میتوانند بیوقفه بحث کنند تا دادهها مسئله را حل کنند.
\ تعریف کنید:
\ برای مثال: "یک ویژگی فقط در صورتی ارسال میشود که PDP-to-Cart را +۰.۴٪ افزایش دهد بدون اینکه تأخیر را بیش از ۲۰۰ میلیثانیه افزایش دهد." معیارها بحثها را به جای احساسی، عینیتر میکنند.
از مدل آمازون استفاده کنید. یک روایت تک صفحهای وضوح را اجباری میکند.
\ شامل:
\ ذینفعان یک صفحه را میخوانند. آنها بیست صفحه را نمیخوانند.
ذینفعان مختلف اطلاعات را به روشهای مختلف جذب میکنند.
\ استفاده کنید:
\ قاعده کلی: اگر یک نفر بگوید، "من از این خبر نداشتم،" به جای افزایش طول مستندات، تناوب ارتباطات را افزایش دهید.
هیچ چیز یک تیم را سریعتر از دیدن موارد زیر هماهنگ نمیکند:
\ تیمها وقتی کاربران واقعی درگیر هستند، دیگر درباره نظرات بحث نمیکنند.
هماهنگی به طور چشمگیری بهبود مییابد وقتی مدیران محصول به طور مداوم:
\ مدیران محصول ثابت، سازمانهای هماهنگ ایجاد میکنند.
\ این مراحل به تنهایی میتوانند ۸۰٪ از اصطکاک هماهنگی را از بین ببرند. بیشتر شکستهای محصول به دلیل کمبود استعداد تیمها رخ نمیدهد. آنها به دلیل کمبود تمرکز تیمها اتفاق میافتند. سریعترین تیمهای محصول آنهایی نیستند که بیشترین ویژگیها را میسازند؛ آنها کسانی هستند که تصمیمات واضح را زود میگیرند.


